English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2914 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
karyokinesis U تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mitosis U تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
spermatid U سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
syncytium U سلول چند هسته ایی
karyoplasm U پرتوپلاسم هسته سلول
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
engram U تحولات دائمی هسته سلول
nucleolus U هستک گرد میان هسته سلول
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
haplosis U تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
nucleole U جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
spermatogonium U سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete U سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium U سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
divisor U عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous U تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
nuclide U کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
nucleon U اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding U روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdivided U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides U بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic nuclear resonance U تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
indirect U غیرمستقیم
circuity U غیرمستقیم
circuitous U غیرمستقیم
roundabouts U غیرمستقیم
out of straight U غیرمستقیم
backstairs U غیرمستقیم
roundabout U غیرمستقیم
elenctic U غیرمستقیم
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
indirect laying U اتش غیرمستقیم
indirect labour U کار غیرمستقیم
indirect expenses U مخارج غیرمستقیم
indirect cost U هزینه غیرمستقیم
indirect control U کنترل غیرمستقیم
indirect knowledge U معرفت غیرمستقیم
indirect operation U عملکرد غیرمستقیم
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
indirect materials U مواد غیرمستقیم
mediately U بطور غیرمستقیم
transitive U رابطه غیرمستقیم
on costs U هزینههای غیرمستقیم
insinuation U دخول غیرمستقیم
indirect wave U موج غیرمستقیم
indirect suggestion U تلقین غیرمستقیم
spot pass U پاس غیرمستقیم
oblique question U پرسش غیرمستقیم
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
excise duties U مالیات غیرمستقیم
indirect question U پرسش غیرمستقیم
indirect proof U برهان غیرمستقیم
indirect measurement U سنجش غیرمستقیم
indirectly U بطور غیرمستقیم
mitosis U تسقیم غیرمستقیم
at second hand U بطور غیرمستقیم
consequential damages U خسارت غیرمستقیم
indirect free kick U ضربه ازاد غیرمستقیم
direct lighting U روشن سازی غیرمستقیم
indirect light distribution U پخش نور غیرمستقیم
indirect labour U هزینه دستمزد غیرمستقیم
indirect transition U عبور یا انتقال غیرمستقیم
sinuous U غیرمستقیم گمراه کننده
indirect induction heating U گرمایش القایی غیرمستقیم
indirect quotable U نقل قول غیرمستقیم
indirect control system U سیستم کنترل غیرمستقیم
indirect release U قطع کننده غیرمستقیم
indirect addressing U نشان دهی غیرمستقیم
indirect resistance furnace U کوره مقاومتی غیرمستقیم
image arc furnace U کوره قوس نوری غیرمستقیم
bricole U ضربه غیرمستقیم توپ یا گوی
predicatively U بطور غیرمستقیم در خبر جمله
to over hear any one U سخنان کسی را بطور غیرمستقیم یا بدون میل اوشنیدن
cells U سلول
cell U سلول
zoogamete U سلول
data cell U سلول
solar cells U سلول خورشیدی
gametangium U سلول جنسی
cells U سلول یکنفری
lymph cell U سلول لنف
galvanic cell U سلول گالوانی
cell U پیل سلول
pixel U سلول تصویر
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
cells U پیل سلول
photo cell U سلول فتوالکتریک
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
binary cell U سلول دودویی
selenium cell U سلول سلنیومی
cleaves U شکافتن سلول
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
cellular U سلول دار
phagocytosis U سلول خواری
scarlet sage U سلول اتشی
stractural cell U سلول ساختاری
cell U سلول یکنفری
memory cell U سلول حافظه
celluloid U مانند سلول
cellulous U سلول دار
locular U سلول دار
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
wards U سلول زندان
gonocyte U سلول جنسی
ward U سلول زندان
data cell U سلول داده
accumulator cell U سلول اکومولاتور
unit cell U سلول واحد
cytology U سلول شناس
cellule U سلول کوچک
gonium U سلول نطفه
mononuclear U سلول یک هستهای
storage cell U سلول انباره
active cell U سلول فعال
germ cell U سلول نطفه
solar cell U سلول خورشیدی
germ cell U سلول تخم
nerve cell U سلول عصبی
cleave U شکافتن سلول
cellulated U سلول دار
cleaved U شکافتن سلول
odontoblast U سلول دندانی
progamete U سلول مولد تخمچه
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
cellulosic U ساخته شده از سلول
phagocyte U سلول بیگانه خوار
ectoclast U پوسته خارجی سلول
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
interneural U وابسته به سلول عصب
barrier layer cell U سلول لایه سدی
ideal galvanic cell U سلول گالوانیکی ایده ال
endoderm U لیف درخت یا سلول
interneuron U وابسته به سلول عصب
half cell reaction U واکنش نیم سلول
intracellular U واقع در درون سلول
gonocyte U سلول تولید کننده
spermatogonium U سلول موجد تخم
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
microphage U سلول میکروب خوار کوچک
loculus U سلول یا حفره تخمدان مرکب
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
lysis U زوال وفساد سلول وغیره
ovum U سلول نطفه ماده تخمک
light sensitive cell U سلول حساس در برابر نور
endosarc U قسمت درونی سفیده سلول
eletric eye U سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
enclosure U سلول تارکان دنیا [دین]
acrosome U برجستگی قدامی سلول جنسی نر
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
entry U مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
chromatolysis U تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gonogenesis U کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
fibrocyte U سلول دوکی شکل بافت همبندی
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
lysate U محصول زوال وفساد تدریجی سلول
biont U واحد مستقل موجود زنده سلول
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
unipotent U دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
histogram U نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
gamete U سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
zero condition U حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
bit mapped screen U pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
seedless U بی هسته
atom U هسته
center web U هسته
magnet core U هسته
atoms U هسته
air core U بی هسته
necleus U هسته
membrane U هسته
nuclei U هسته
core U هسته
nucleus U هسته
stoning U هسته
kernels U هسته
kernel U هسته
stones U هسته
cores U هسته
nuclel U هسته ها
membranes U هسته
Recent search history Forum search
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
1a fairly weighted coin
1Bravetown
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com